This is a valid RSS feed.
This feed is valid, but interoperability with the widest range of feed readers could be improved by implementing the following recommendations.
line 35, column 0: (3 occurrences) [help]
<div data-readmoretitle="بیشتر بخوانید">
line 76, column 0: (6 occurrences) [help]
<div itemprop="articleBody" class="item-text">
line 79, column 0: (3 occurrences) [help]
<p style="text-align:center"><img decoding="async" loading="lazy" alt="زنگ خ ...
<p style="text-align:center"><img decoding="async" loading="lazy" alt="زنگ خ ...
line 241, column 14: (56 occurrences) [help]
<title>اØÙ\x88اÙ\x84 ØØ¬_Û²Û´/ Û\x8cÙ\x88Ù\x85â\x80\x8cاÙ\x84ØØ³Ø±Ø©Ù\x90 ØØ§Ø¬Û\x8câ\x80\x8câ\x80\x8cØ¨Ø§Ø²Ø ...
^
line 247, column 49: (4 occurrences) [help]
<category><![CDATA[اخبار اخبار ØØ¬ Ù\x88 زÛ\x8cارت]]></category>
^
<?xml version="1.0" encoding="UTF-8"?><rss version="2.0"
xmlns:content="http://purl.org/rss/1.0/modules/content/"
xmlns:wfw="http://wellformedweb.org/CommentAPI/"
xmlns:dc="http://purl.org/dc/elements/1.1/"
xmlns:atom="http://www.w3.org/2005/Atom"
xmlns:sy="http://purl.org/rss/1.0/modules/syndication/"
xmlns:slash="http://purl.org/rss/1.0/modules/slash/"
>
<channel>
<title>بک لینک بینگ</title>
<atom:link href="https://www.backlinkbing.ir/feed" rel="self" type="application/rss+xml" />
<link>https://www.backlinkbing.ir</link>
<description>طراحی و ساخت انواع بک لینک</description>
<lastBuildDate>Thu, 10 Jul 2025 11:40:44 +0000</lastBuildDate>
<language>fa-IR</language>
<sy:updatePeriod>
hourly </sy:updatePeriod>
<sy:updateFrequency>
1 </sy:updateFrequency>
<item>
<title>شعری برای قهرمانان خرمشهر</title>
<link>https://www.backlinkbing.ir/%d8%b4%d8%b9%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%82%d9%87%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%ae%d8%b1%d9%85%d8%b4%d9%87%d8%b1.html</link>
<dc:creator><![CDATA[استاندارد وب ایران]]></dc:creator>
<pubDate>Thu, 10 Jul 2025 11:40:44 +0000</pubDate>
<category><![CDATA[کتاب]]></category>
<category><![CDATA[اخبار ادبیات و نشر]]></category>
<guid isPermaLink="false">https://www.backlinkbing.ir/%d8%b4%d8%b9%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%82%d9%87%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%ae%d8%b1%d9%85%d8%b4%d9%87%d8%b1.html</guid>
<description><![CDATA[به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جمعی از نویسندگان و شاعران کشور همزمان با فرارسیدن سالروز فتح خرمشهر، با انتشار تازهترین مطالب، یاد شهدای حماسهساز را گرامی داشتند. احمد رفیعی، شاعر، نیز در تازهترین شعر خود، به یکی از دیوارنوشتههای معروف در جریان فتح خرمشهر اشاره کرده است. سروده او را میتوانید در ادامه … <a href="https://www.backlinkbing.ir/%d8%b4%d8%b9%d8%b1%db%8c-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d9%82%d9%87%d8%b1%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%ae%d8%b1%d9%85%d8%b4%d9%87%d8%b1.html" class="more-link">ادامه خواندن <span class="screen-reader-text">شعری برای قهرمانان خرمشهر</span></a>]]></description>
<content:encoded><![CDATA[<p> <br />
</p>
<div data-readmoretitle="بیشتر بخوانید">
<p>به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، جمعی از نویسندگان و شاعران کشور همزمان با فرارسیدن سالروز فتح خرمشهر، با انتشار تازهترین مطالب، یاد شهدای حماسهساز را گرامی داشتند. </p>
<p> </p>
<p>احمد رفیعی، شاعر، نیز در تازهترین شعر خود، به یکی از دیوارنوشتههای معروف در جریان فتح خرمشهر اشاره کرده است. سروده او را میتوانید در ادامه بخوانید: </p>
<p><strong>ما آمدیم... اما نبودید</strong></p>
<p>پروانه بودید و پیِ پروا نبودید<br />عین یقین بودید در رؤیا نبودید</p>
<p>در هاله ابهام بود امروز ایران<br />دیروز اگر قربانی فردا نبودید</p>
<p>در سنگر عشق آفرینی لحظه لحظه<br />یار شما بوده خدا تنها نبودید</p>
<p>نام سلحشوری زمین میماند اگر که<br />ای اهل خرمشهر در دنیا نبودید</p>
<p>دل را به دریای فداکاری سپردید<br />هرچند خودهم کمتر از دریا نبودید</p>
<p>یادم نرفته هرچه انشا مینوشتم<br />حتی نشد یکبار در انشا نبودید</p>
<p>مایی نبود امروز شاید اصلاً اینجا<br />دیروز اگر با جان به فکرما نبودید</p>
<p>جئنا لنبقی روی دیوارت نوشتند<br />زیرش نوشتید آمدیم اما نبودید</p>
<p>انتهای پیام/</p>
</div>
<p><br />
<br />منبع: خبرگزاری تسنیم</p>
]]></content:encoded>
</item>
<item>
<title>زنگ خطر برای شعر نوجوانان به صدا درآمده است؛ شعر خردسال هنوز مخاطب دارد</title>
<link>https://www.backlinkbing.ir/%d8%b2%d9%86%da%af-%d8%ae%d8%b7%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d8%b5%d8%af%d8%a7-%d8%af%d8%b1%d8%a2%d9%85%d8%af%d9%87.html</link>
<dc:creator><![CDATA[استاندارد وب ایران]]></dc:creator>
<pubDate>Wed, 09 Jul 2025 11:40:15 +0000</pubDate>
<category><![CDATA[کتاب]]></category>
<category><![CDATA[ادبیات کودک و نوجوان]]></category>
<category><![CDATA[تازه های نشر]]></category>
<category><![CDATA[شعر]]></category>
<category><![CDATA[شعر کودک و نوجوان]]></category>
<category><![CDATA[مصطفی رحماندوست]]></category>
<category><![CDATA[معرفی کتاب]]></category>
<category><![CDATA[کتاب و کتابخوانی]]></category>
<guid isPermaLink="false">https://www.backlinkbing.ir/%d8%b2%d9%86%da%af-%d8%ae%d8%b7%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d8%b5%d8%af%d8%a7-%d8%af%d8%b1%d8%a2%d9%85%d8%af%d9%87.html</guid>
<description><![CDATA[محمد گودرزی دهریزی شاعر کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آخرین کتابی که در حوزه شعر کودک و نوجوانان چاپ کرده است، گفت: آخرین کار من یک مجموعهشعر سپید به نام «پرندهای که پر نزد» برای نوجوانان است که کانون آن را چاپ کرده است. البته این مجموعه همزمان با یک کتاب … <a href="https://www.backlinkbing.ir/%d8%b2%d9%86%da%af-%d8%ae%d8%b7%d8%b1-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%b4%d8%b9%d8%b1-%d9%86%d9%88%d8%ac%d9%88%d8%a7%d9%86%d8%a7%d9%86-%d8%a8%d9%87-%d8%b5%d8%af%d8%a7-%d8%af%d8%b1%d8%a2%d9%85%d8%af%d9%87.html" class="more-link">ادامه خواندن <span class="screen-reader-text">زنگ خطر برای شعر نوجوانان به صدا درآمده است؛ شعر خردسال هنوز مخاطب دارد</span></a>]]></description>
<content:encoded><![CDATA[<p> <br />
</p>
<div itemprop="articleBody" class="item-text">
<p style="text-align:justify">محمد گودرزی دهریزی شاعر کودک و نوجوان در گفتگو با خبرنگار مهر درباره آخرین کتابی که در حوزه شعر کودک و نوجوانان چاپ کرده است، گفت: آخرین کار من یک مجموعهشعر سپید به نام «پرندهای که پر نزد» برای نوجوانان است که کانون آن را چاپ کرده است. البته این مجموعه همزمان با یک کتاب دیگر بیرون آمد که نام آن «درختها عروس میشوند» است و نشر گویا آن را منتشر کرده است. کتاب «درختها عروس میشوند» برای نوجوانان ۱۴ تا ۱۶ سال است، ولی کتاب «پرندهای که پر نزد» برای نوجوانان ۱۲ سال به بعد است.</p>
<p style="text-align:justify">وی درباره گزارش روز گذشته خبرگزاری مهر از اوضاع اقتصاد نشر در حوزه شعر کودک و نوجوان، گفت: واقعاً با آقای رحماندوست خیلی موافق هستم که شرایط اقتصادی تأثیر خیلی جدی روی مسأله اقتصاد نشر داشته است. یعنی هم اقتصاد ناشر، هم اقتصاد نویسنده و هم اقتصاد مخاطب از این وضعیت تأثیر پذیرفتهاند و این شعر کودک و نوجوان را با چالش مواجه کرده است.</p>
<p style="text-align:center"><img decoding="async" loading="lazy" alt="زنگ خطر برای شعر نوجوانان به صدا درآمده است؛ شعر خردسال هنوز مخاطب دارد" height="958" src="https://media.mehrnews.com/d/2025/01/17/4/5335394.jpg?ts=1737098868930" width="1280"></p>
<p style="text-align:justify"><strong><span style="color:#000080">شعر خردسال، کودک و نوجوان آسیب دیدهاند</span></strong></p>
<p style="text-align:justify">این شاعر کودک و نوجوان در ادامه گفت: البته شعر خردسالان، شعر کودکان و شعر نوجوانان هر کدام به یک شکل از این وضعیت آسیب دیدهاند. مثلاً اگر بخواهیم بر اساس گروه سنی ببینیم، وضعیت کتابهای شعر نوجوان در مسأله تیراژ خیلی خیلی بد است. یعنی تقریباً تیراژ کتابهای نوجوان دارد به کتابهای شعر بزرگسال میرسد؛ در هر چاپ سیصد یا پانصد نسخه. در صورتی که این دو تا به لحاظ تیراژ هیچوقت قابل مقایسه نبودند و کتابهای کودک و نوجوان چند برابر کتابهای بزرگسالان تیراژ میخورد. این یک زنگ خطر برای شعر نوجوان است که باید برای آن فکری کرد. یعنی باید بنشینیم و همفکری کنیم و ببینیم که چرا شعر نوجوان در این دوره و زمانه اینقدر کمفروش شده است.</p>
<p style="text-align:justify">دهریزی با اشاره به وضعیت کتابهای کودک و نوجوان در سالهای گذشته گفت: ده پانزده سال پیش کتابهای شعر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ۱۵ هزار نسخه تیراژ میخورد. نشرهای معمولی و کمتر شناختهشده هم در شعر نوجوان کمتر از ده هزار نسخه نمیزدند. ولی امروزه وضعیت کاملاً عوض شده است. همین الآن آخرین کتاب من که در نشر گویا چاپ شده، با ۳۰۰ نسخه منتشر شده است. تیراژ کتابهای کودکان از کتابهای نوجوانان بهتر است، تیراژ کتابهای خردسالان هم از هردوی آنها بهتر است. یعنی در شعر خردسالان، کتابها هنوز ۴ تا ۵ هزار تیراژ میخورد که برای شاعر قابل پذیرش است.</p>
<p style="text-align:justify">وی در پایان درباره اثری که مشغول نوشتن آن است، گفت: این روزها در حال نوشتن کتاب داستانی با موضوع جنگ هستم که نام آن «پدرها و پسرها» است. فعلاً دارم آن را مینویسم و ویرایش میکنم و زمان قطعی برای انتشار آن مشخص نشده است.</p>
</p></div>
<p><br />
<br />منیع: خبرگزاری مهر</p>
]]></content:encoded>
</item>
<item>
<title>گنجینه ادبیات شفاهی فرهنگمان را حفظ کنیم</title>
<link>https://www.backlinkbing.ir/%da%af%d9%86%d8%ac%db%8c%d9%86%d9%87-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%b4%d9%81%d8%a7%d9%87%db%8c-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d8%a7-%d8%ad%d9%81%d8%b8.html</link>
<dc:creator><![CDATA[استاندارد وب ایران]]></dc:creator>
<pubDate>Mon, 07 Jul 2025 11:38:39 +0000</pubDate>
<category><![CDATA[کتاب]]></category>
<category><![CDATA[رونمایی کتاب]]></category>
<category><![CDATA[فرهنگسرای ارسباران]]></category>
<category><![CDATA[قطب الدین صادقی]]></category>
<category><![CDATA[مراسم رونمایی]]></category>
<guid isPermaLink="false">https://www.backlinkbing.ir/%da%af%d9%86%d8%ac%db%8c%d9%86%d9%87-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%b4%d9%81%d8%a7%d9%87%db%8c-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d8%a7-%d8%ad%d9%81%d8%b8.html</guid>
<description><![CDATA[به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی جلد دوم کتاب کلهرنامه، ادبیات فولکلوریک مردم کرد نوشته ناهید محمدی با حضور اصحاب فرهنگ و هنر در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد. قطب الدین صادقی نویسنده و کارگردان تئاتر به عنوان اولین سخنران این مراسم به قرائت پیام عبدالله په شیو شاعر کرد و ساکن هلسینکی پرداخت و گفت: … <a href="https://www.backlinkbing.ir/%da%af%d9%86%d8%ac%db%8c%d9%86%d9%87-%d8%a7%d8%af%d8%a8%db%8c%d8%a7%d8%aa-%d8%b4%d9%81%d8%a7%d9%87%db%8c-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%b1%d8%a7-%d8%ad%d9%81%d8%b8.html" class="more-link">ادامه خواندن <span class="screen-reader-text">گنجینه ادبیات شفاهی فرهنگمان را حفظ کنیم</span></a>]]></description>
<content:encoded><![CDATA[<p> <br />
</p>
<div itemprop="articleBody" class="item-text">
<p style="text-align:justify">به گزارش خبرنگار مهر، مراسم رونمایی جلد دوم کتاب <span style="text-align:justify">کلهرنامه</span>، ادبیات <span style="text-align:justify">فولکلوریک</span> مردم کرد نوشته ناهید محمدی با حضور اصحاب فرهنگ و هنر در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.</p>
<p style="text-align:justify">قطب <span style="text-align:justify">الدین</span> صادقی نویسنده و کارگردان تئاتر به عنوان اولین سخنران این مراسم به قرائت پیام عبدالله <span style="text-align:justify">په</span> <span style="text-align:justify">شیو</span> شاعر کرد و ساکن هلسینکی پرداخت و گفت: با آنکه سرزمین ما از <span style="text-align:justify">دیر باز</span> نشیب و <span style="text-align:justify">فرازهای</span> بیشماری را از سر گذرانده و <span style="text-align:justify">تازشگاه</span> اشغالگران گوناگون بوده و بیشتر ادبیات نوشتاری ما به یغما رفته، اما خوشبختانه بخش شایان توجهی از آن به صورت سینه به سینه و شفاهی همچون ادبیات شفاهی، مردمی همچنان به جا مانده است. دگرگونیها و رشد زندگی مادی و معنوی، انقلاب فن <span style="text-align:justify">آوری</span>، موج اطلاع رسانی و <span style="text-align:justify">شهرزدگی</span> روستا سبب شد ادبیات شفاهی نیز از <span style="text-align:justify">گزند</span> و آسیب فراوان ببیند و همچنان مورد <span style="text-align:justify">یورش</span> و تهدید باشد. از این رو بایسته <span style="text-align:justify">و ضروری</span> است بی درنگ این گنجینه ارزنده گردآوری و برای واژگان گویشی آن فرهنگ کردی به <span style="text-align:justify">کردی</span> تدوین شود تا از میراث گویشی به میراث زبان <span style="text-align:justify">کردی</span> تبدیل شود که زبان معیار است.</p>
<p style="text-align:justify">وی افزود: گردآوری زبان و فرهنگ مردم بی <span style="text-align:justify">گمان</span> برای هر ملتی اهمیت دارد. اما بایستگی آن برای مردم <span style="text-align:justify">کرد</span> چه بسا دو برابر ده برابر و هزار برابر است، زیرا فرهنگ مردم در تمامیت و ژرفایش بازنمای زندگی مردم و کلید زبان و فرهنگ است. زبان و فرهنگ <span style="text-align:justify">ایلام</span> و <span style="text-align:justify">کرماشان</span> به طور عام و فرهنگ <span style="text-align:justify">کلهوری</span> آن به طور <span style="text-align:justify">اخص</span> گنجینه ارزندهای برای زبان <span style="text-align:justify">کردی</span> اصیل است، زیرا پر از مواد و مصالح و نشانههای ارزنده برای بیان فلسفه و <span style="text-align:justify">جهانبینی</span> مردمان <span style="text-align:justify">کرد</span> است. <span style="text-align:justify">از این نظر</span> باید تأکید کرد ایلام و <span style="text-align:justify">کرماشان</span> اصلاً در حاشیه قرار ندارند بلکه در مرکز میهن هستند و خزانه میراث فرهنگی، مدنی و حکمرانی <span style="text-align:justify">زارگرس</span> <span style="text-align:justify">نشینانند</span>. <span style="text-align:justify">پویه</span> و زمزمه <span style="text-align:justify">جویباری</span> هر گویش در <span style="text-align:justify">رسیدن</span> و جاری شدن به دریای زبان <span style="text-align:justify">کردی</span> و در راستای غنی سازی زبان مردم <span style="text-align:justify">کرد</span> است. از نویسنده کتاب <span style="text-align:justify">کلهرنامه</span> ادبیات <span style="text-align:justify">فولکوریک</span> مردم <span style="text-align:justify">کرد</span> و همه <span style="text-align:justify">کوشندگانی</span> که این <span style="text-align:justify">پویه</span> را تسریع و پهنه این دریا را میگسترانند، سپاسگزارم.</p>
<p style="text-align:justify">صادقی در ادامه گفت: زبان <span style="text-align:justify">کردی</span> چهار لهجه عمده دارد. اولین لهجه <span style="text-align:justify">هورامی</span> است که به قرن دوم ادبیات اختصاص دارد. لهجه دیگر <span style="text-align:justify">کرمانجی</span> است که بیشتر به <span style="text-align:justify">کردستان</span> باکور (ترکیه و سوریه) مربوط میشود. این نوع لهجه به دلیل فرصت تاریخی سیاسی که پیدا کرده است در قرنهای ١٥ و ١٦ شکوفا شد. در این مقطع شاعرانی همچون <span style="text-align:justify">خانی</span>، فقیه <span style="text-align:justify">تیران</span> فعال بودند. پس از آن در قرنهای ١٧ و ١٨ زبان <span style="text-align:justify">کردی</span> <span style="text-align:justify">هورامی</span> <span style="text-align:justify">یک بار</span> دیگر به دلیل قدرت سیاسی اردلانها در <span style="text-align:justify">کردستان</span> زبان رسمی و به دنبال آن ادبیاتش ایجاد شد.</p>
<p style="text-align:justify">وی ادامه داد: نویسندگانی همچون مولوی <span style="text-align:justify">طا</span> <span style="text-align:justify">گوزی</span> و مستوره اردلان از جمله نویسندگان قرنهای ۱۷ و ۱۸ بودند که آثارشان را به زبان <span style="text-align:justify">کردی</span> <span style="text-align:justify">هورامی</span> مینوشتند. همچنین این نوع زبان، زبان رسمی حکومت بود که وسعت <span style="text-align:justify">بی نظیری</span> یافت.</p>
<p style="text-align:justify">این نمایشنامه <span style="text-align:justify">نویس</span> گفت: در قرنهای ١٩ و ٢٠ به دلیل تقسیمات سیاسی امپراطوری عثمانی و انتخاب چهار شهر، قدری <span style="text-align:justify">توجهات</span> به سمت شهر سلیمانیه بود. <span style="text-align:justify">به همین دلیل</span> لهجه سورانی تبدیل به زبان رسمی شد و وسعت بسیاری پیدا کرد. هم اکنون این زبان یکی از زیباترین زبان <span style="text-align:justify">هاست</span>. زبان «کلهری» هیچ زمانی به دلایل سیاسی، منطقهای و عشیرهای وسعت نیافت. البته شاعران و نویسندگانی بودند که به این زبان آثاری خلق کردند اما آثارشان تبدیل به <span style="text-align:justify">جریان</span> نشد.</p>
<p style="text-align:justify">صادقی گفت: ناهید محمدی یکی از نویسندگانی بود که توانست در این چند دهه با پایمردی، خلاقیت و احساس <span style="text-align:justify">مسؤلیت</span> زبان کلهری را زنده کند. البته نویسندگان دیگر هم بودند اما خانم محمدی در این امر بسیار پیگیر بود. کتابهای ناهید محمدی از چند ویژگی برخوردار است. یکی از ویژگیهای کتاب <span style="text-align:justify">کلهرنامه</span> ادبیات <span style="text-align:justify">فولکلوریک</span> مردم <span style="text-align:justify">کرد</span> این بوده که سرایندهاش یک زن است. زنی که هیچ زمانی فرصت نداشت تا خودش را نشان بدهد. مستوره اردکان، رابعه، مهستی، فروغ و پروین یک استثنا و نابغه است.</p>
<p style="text-align:justify">این نمایشنامه <span style="text-align:justify">نویس</span> گفت: مستوره نابغه است زیرا او حدود ٢٢٠ سال پیش اولین زن تاریخ <span style="text-align:justify">نویس</span> در فرهنگ کرد، ایران، <span style="text-align:justify">خاورمیان</span> و کل جهان بود. نمونه <span style="text-align:justify">اش</span> را نداریم. ناهید محمدی در کتاب <span style="text-align:justify">کلهرنامه</span> ادبیات <span style="text-align:justify">فولکلوریک</span> مردم <span style="text-align:justify">کرد</span> توانست از رازها، احساسات و اندیشههای خودش که برای نیمی از مردمان این سرزمین بود، صحبت کند. ناهید محمدی در این کتاب کاری کرد که همه بدانند ادبیات نباید تنها مردانه باشد.</p>
<p style="text-align:justify">وی افزود: دومین ویژگی کتاب <span style="text-align:justify">کلهرنامه</span> ادبیات <span style="text-align:justify">فولکلوریک</span> مردم <span style="text-align:justify">کرد</span> صداقت شاعرانه بود. در لایه به لایه اشعار این صداقت را شاهد هستیم. لایه اول احساسات مستقیم و بی واسطه یک زن نسبت به جامعه، کشور، فرهنگ و بیان زیباییهای درونی به شکل واکنشهای احساسی است. اندیشههای اجتماعی ناهید محمدی از دیگر مواردی است که بسیار ارزشمند بود. در لایه به لایه اشعار این کتاب شاهد موضع گیری <span style="text-align:justify">های</span> اجتماعی هستیم.</p>
<p style="text-align:justify">صادقی گفت: در کتاب <span style="text-align:justify">کلهرنامه</span> ادبیات <span style="text-align:justify">فولکلوریک</span> مردم <span style="text-align:justify">کرد</span> شاهد هستیم که ناهید محمدی عشق به میهن و مردمانش دارد. او در لابه لای تمام این احساسات فردی زنانه، موضع گیری <span style="text-align:justify">های</span> اجتماعی <span style="text-align:justify">اش</span> را دارد. <span style="text-align:justify">اشعارش</span> سه بعدی است و ماهرانه ما را از درون تسخیر میکند.</p>
<p style="text-align:justify">وی ادامه داد: ویژگی دیگر کتاب <span style="text-align:justify">کلهرنامه</span> ادبیات <span style="text-align:justify">فولکلوریک</span> مردم <span style="text-align:justify">کرد</span>، اندوه شیرین است که میتوان آن را به یک نوستالژی فلسفی آدمی تشبیه کرد. <span style="text-align:justify">مذهبیون</span> اروپا از آن به عنوان <span style="text-align:justify">استتیک</span> یا زیباشناسی (تلاش انسان روی زمین از لحظهای که از بهشت رانده شده است و <span style="text-align:justify">هرکاری</span> میکند تا دوباره احیا شود) یاد میکنند. این زیباشناسی یک امر <span style="text-align:justify">قرطی</span> و سطحی نبوده بلکه یک امر روحی و معنوی است. حتی میتوانیم آن را به عنوان یک تربیت آئینی درونی بدانیم. اندوه شیرینی تنها نوستالژی از بهشت رانده شدن نیست بلکه این نوستالژی یک آرزوی دائم برای همه شاعران جهان است. اگر مروری بر آثار حافظ، مولانا، فردوسی، نیما، شاملو، فروغ، اخوان داشته باشید متوجه میشوید که همه در آرزوی یک زندگی نیک، توأم با عدالت و آرامش هستند. بنابراین این نوع نوستالژی شاعرانه فلسفی در پس زمینه اشعار ناهید محمدی است.</p>
<p style="text-align:justify">این پژوهشگر در پایان گفت: کتاب <span style="text-align:justify">کلهرنامه</span> ادبیات <span style="text-align:justify">فولکلوریک</span> مردم <span style="text-align:justify">کرد</span> کتابی است که قدرت تأثیرگذاری بیشتری دارد و هنر یعنی تأثیرگذار باشد. اگر هنر تأثیر نگذارد، هیچ فایدهای نخواهد داشت. اشعار خانم ناهید محمدی تأثیرگذار است.</p>
</p></div>
<p><br />
<br />منیع: خبرگزاری مهر</p>
]]></content:encoded>
</item>
<item>
<title>۱۰۲ روایت مردمی از امام جمعه مردمی</title>
<link>https://www.backlinkbing.ir/%db%b1%db%b0%db%b2-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%ac%d9%85%d8%b9%d9%87-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85%db%8c.html</link>
<dc:creator><![CDATA[استاندارد وب ایران]]></dc:creator>
<pubDate>Mon, 07 Jul 2025 11:35:00 +0000</pubDate>
<category><![CDATA[کتاب]]></category>
<category><![CDATA[اخبار ادبیات و نشر]]></category>
<guid isPermaLink="false">https://www.backlinkbing.ir/%db%b1%db%b0%db%b2-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%ac%d9%85%d8%b9%d9%87-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85%db%8c.html</guid>
<description><![CDATA[به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «مردم پناه» به همت مرکز روایت حوزه هنری انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی، در 212 صفحه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. این کتاب 102 خاطره مردم از امام جماعت شهید تبریز را روایت میکند؛ مردی که از مردم بود و پناه آنها. شهید آیتالله آل هاشم مردی … <a href="https://www.backlinkbing.ir/%db%b1%db%b0%db%b2-%d8%b1%d9%88%d8%a7%db%8c%d8%aa-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d8%a7%d9%85%d8%a7%d9%85-%d8%ac%d9%85%d8%b9%d9%87-%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85%db%8c.html" class="more-link">ادامه خواندن <span class="screen-reader-text">۱۰۲ روایت مردمی از امام جمعه مردمی</span></a>]]></description>
<content:encoded><![CDATA[<p> <br />
</p>
<div data-readmoretitle="بیشتر بخوانید">
<p>به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «مردم پناه» به همت مرکز روایت حوزه هنری انقلاب اسلامی آذربایجان شرقی، در 212 صفحه از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. این کتاب 102 خاطره مردم از امام جماعت شهید تبریز را روایت میکند؛ مردی که از مردم بود و پناه آنها. شهید آیتالله آل هاشم مردی بود که در میان مردم میزیست و با منش اخلاقی خود، حتی افرادی را که دل در گرو انقلاب نداشتند، مجذوب میکرد.</p>
<p>در مقدمه کتاب آمده است: «خبر شهادت سرنشینان پرواز اردیبهشت که پیچید، لابهلای روایت اشکها و حسرتها، یک کلمه را زیاد میشنیدیم: «ائل دار و مردمی». این کلمه شده بود فصل مشترک همۀ روایتها، به خصوص روایتهای مردم از آیتالله آل هاشم؛ امام جمعهای که تراز جدیدی از امام جمعه بودن و مدیریت و تربیت ایجاد کرده بود. این تراز در عالم واقع جدید بود، اما در حقیقت نه. اصلاً بنا بود روحانی همینطور مردمی باشد؛ دوشادوش مردم رنج دیده. بنا بود امام جمعه همینطور باشد؛ در کنار مردم و همدرد با آنها. انگار زمان ما را بلعیده بود و منشور روحانیت امام خمینی(ره) شده بود گمشده جامعه و حالا که نمونهاش را در گوشهای از شمال غرب کشور پیدا کرده بودیم، باید به همه نشان میدادیم منشور روحانیت نه تنها اصطلاحی انتزاعی نیست؛ بلکه حتی میتواند ما به ازای بیرونی داشته باشد.»</p>
<p style="text-align:center"><img decoding="async" src="https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1404/03/04/1404030410443485332959364.jpg" alt="کتاب , سوره مهر , شهدای خدمت , "/></p>
<p>برای تدوین این کتاب، خاطرات مردم شهر با برگزاری پویش «روایت سید شریف شهید» گردآوری و منتخب آنها با هدف یکسانسازی قلم، بازنویسی شده است. گزیدهای از این روایتها را میتوانید در ادامه بخوانید:</p>
<p><strong>اتاق مخصوص</strong></p>
<p>ارتباطش با خانواده شهدا طوری بود که انگار برادر خودش شهید شده است و اینها خانواده او هستند. هوایشان را خیلی داشت. با حاج حسن مشهدی عبادی، مسئول روابط عمومی تبلیغات ارتش تبریز، هماهنگ میکرد تا در عیدهای پیشرو حتماً به دیدار خانواده شهدا بروند. بعضی مراسمها مثل سالگردها و ختمها یا مراسمهای مذهبی هم بود که خودش از طرف ارتش و مساجد برگزار میکرد.</p>
<p>تأکید میکرد که حتماً خانواده شهدا و جانبازان را دعوت کنند. با اطمینان میتوانم بگویم مجلس ختم یک شهید را هم از دست نداد. برای جانبازان خیلی احترام قائل بود و به آنها اهمیت میداد. روزهایی که تبریز بود یا در بیمارستان به عیادتشان میرفت یا در خانه به دیدارشان.</p>
<p> یکی از اتاقهای بیمارستان ارتش را به پشتیبانی از جانبازها اختصاص داده بود آنجا را پر از وسایل ضروری کرده بود. هر جانبازی که میخواست ترخیص شود، از آنجا سهمیه داشت: رخت و لباس تمیز و مرتب خوراکی و پول سهمیهاش را که میگرفت، راهی خانهاش میشد.</p>
<p><strong>نهی عملی</strong></p>
<p>-حاج آقا، فلانی اصلاً روزه نمیگیره.</p>
<p>-از کجا میدونین؟</p>
<p>-خیلی راحت روزه خواری میکنه.</p>
<p>-خب شاید کسالت داره.</p>
<p>حاج آقا آلهاشم سعی داشت از اشتباهها چشمپوشی کند، ولی اینبار ظاهراً قضیه جدی شده بود، چند نفری این خبر را به ایشان گزارش کرده بودند. چند روز دیگر گذشت اما همچنان این ماجرا تکرار میشد. یک روز حاج آقا گفت: «به این آقا بگین بیاد دفتر!» چند نفر دیگر از کارکنان هم در دفتر بودند تا این آقا وارد اتاق شد، حاج آقا گفت: بابا من ایشون رو میشناسم، این مرد اصلاً اهل روزهخواری نیست. من هم فکر کردم کیه که میگن روزه نمیگیره. بعد هم به آن همکار گفت: شما بفرمایین سر کارتون اشتباه شده.</p>
<p>از آن روز به بعد این شخص دیگر روزهخواری نکرد و همیشه هم در نماز جماعتها حاضر بود.</p>
<p><strong>عیادت از نقاش شهدا</strong></p>
<p>همسرم، آقای کریمنژاد، اطلاع داد که حاج آقا آلهاشم میخواهد به عیادت استاد مرتضی شریفی برود. استاد شریفی از اوایل انقلاب در زمینه هنر انقلابی فعالیت میکرد. زمانی که رایانه نبود، پوسترهای دستی طراحی میکرد. اوایل حضور حاج آقا آلهاشم در تبریز، استاد در بستر بیماری افتاد. حاج آقا وقتی اطلاع پیدا کرده بود به همسرم گفته بود که برای عیادت هماهنگ کند.</p>
<p>من 20 سال شاگردی استاد را کرده بودم و رفت و آمد داشتیم. زودتر رفتم به منزلش تا مقدمات پذیرایی را آماده کنم. وقتی گفتم قرار است امام جمعه بیاید عیادت، هم ذوق کرد و هم تعجب: «مگه امام جمعه هم میاد دیدن کسی مثل من؟ این دیدار برای من هم تازگی داشت و هیجان داشتم بدانم چطور جلو میرود. وقتی همسرم زنگ زد و گفت نزدیک خانهاند، جلوی در رفتم. یک تاکسی زرد رنگ ایستاد جلوی خانه و حاج آقا از آن پیاده شد. نه محافظی در کار بود نه تشریفاتی. آمد داخل و با استاد دیدهبوسی کرد. بعد از احوالپرسی سراغ آثار استاد رفت، یکی یکی کارها را با دقت میدید و گاهی درباره برخی از آنها با استاد حرف میزد. مشخص بود رفتارش از روی علاقه است نه از سر بازکنی. جلوی یک تابلو ایستاد و شروع کرد به تحسین از هنر استاد. تابلوی نقاشی شهید آذرآبادی حق بود.</p>
<p style="text-align:center"><img decoding="async" src="https://newsmedia.tasnimnews.com/Tasnim/Uploaded/Image/1398/07/01/1398070114441794718473614.jpg" alt="کتاب , سوره مهر , شهدای خدمت , "/></p>
<p>چند قدم بعد که به تابلوی شهید دیگری رسید، دوباره شروع کرد به تعریف و تمجید از اثر. خیلی خاکی و متواضع پای درد دل استاد شریفی نشست. قرار بود بسازبفروشی خانه استاد را بازسازی کند و او مجبور بود مدتی در خانه اجارهای زندگی کند. خانه جدید جای مناسبی نداشت که استاد آثارش را نگهداری کند. حاج آقا تا مدتها پیگیر محل مناسب برای آثار ایشان بود. با اینکه نتیجهای نداشت، نفس این پیگیری برای همه ما ارزش داشت و دلگرممان میکرد که در استان کسی به هنرمند و هنرش بها میدهد.</p>
<p><strong>عینک حاج آقا</strong></p>
<p>-حاج آقا تشریف میبرین مراسم افطاری؟</p>
<p>-من خونه خواهرم مهمونم. احتمال داره نرسم.</p>
<p>ماه رمضان بود و تازه به تبریز آمده بودند. یکی از هیئتها برای مراسم افطاری کارت دعوتی فرستاده بود. از من که پرسیدند چطور حاج آقا آل هاشم را دعوت کنیم؟ گفتم: «خودتون برین پیش حاج آقاد و دعوتنامه رو بدین بهشون.» بعد از آن روز هی از من پیگیر بودند که حاج آقا میآد؟ نمیآد؟</p>
<p>اوایل حضور حاج آقا در تبریز بود و برای رفتن به جاهایی که نمیشناخت، احتیاط میکرد. چون بزرگان زیادی هم دوروبرش بودند به خودم جرئت نمیدادم حتی چیزی را پیشنهاد کنم. چون هیئت از من پیگیر بود، مجبور شدم زنگ بزنم و جویا شوم که گفتند مهماناند. اصرار نکردم و گفتم: «حاج آقا هر طور راحت باشین ما در خدمتیم و قطع کردم.»</p>
<p>10 دقیقهای گذشته بود که دوباره تماس گرفتند که کجایی؟ گفتم: «دارم میرم همون هیئت افطاری.» گفت: «همون جا جلوی در باش.» من هم رسیدم. پرسیدم: «حاج آقا آخه شما مهمون بودین؟»</p>
<p>گفت: «نه احساس کردم شاید بعداً بگن چون مسیر فکری هیئت خاصه، آل هاشم نمیآد.»</p>
<p> این هیئت با فضاهای انقلابی و دفتر امام جمعه زیاد مأنوس نبود. تا وارد مجلس شد، همه بهتزده نگاه میکردند. انگار هیچکس انتظار نداشت حاج آقا برود؛ حتی متولیان خود هیئت. افطار کرد و حدود 20 دقیقهای نشست، بعد عذرخواهی کرد: «من خونه خواهرم مهمونم و باید برم.» خداحافظی کرد و رفت.</p>
<p>با یکبار آمدن کاری کردند کارستان. اهل آن هیئت و حتی خانوادههایشان را جذب انقلاب و نماز جمعه کردند. همان جا به ایشان گفتم: «حاج آقا، عینک شما هم انقلابیا رو میبینه و هم اونایی رو که با انقلاب مأنوس نیستن. شما امام جمعه هر دو هستین.»</p>
<p><strong>تربیت پینگپنگی</strong></p>
<p>وسط بازی بود که فرمانده لشکر را صدا کردند، پای تلفن بازی نصفه ماند. حاج آقا عصرها با فرمانده لشکر پینگپنگ بازی میکرد. بازیاش هم خیلی خوب بود و اغلب هم همهمان را میبرد. فرمانده رفت جواب تلفن را بدهد. حاج آقا رو کرد به یکی از کارکنان که آنجا توی سالن ایستاده بود.</p>
<p>-تو بیا ببینم چیزی بلدی؟</p>
<p>او هم رفت پای میز. سرویس دست حاج آقا بود. تا طرف دستش را برد بالا که جواب سرویس را بدهد یک دسته کارت پاسور از توی جیبش ریخت روی زمین و میز. فرصت نشد تعجب کنیم یا نگران شویم. یک دفعه حاج آقا رو کرد به یکی از همراهانش.</p>
<p>-آقای فلانی بیا اینجا بیا!</p>
<p>تا طرف خواست به خودش بجنبد، حاج آقا بدون وقفه هی حرف توی حرف آورد.</p>
<p>-بدو ! بدو برو به فرمانده لشکر بگو فلان چیز چطور شد و فلان … جملات اصلاً مفهوم نبودند. مشتی کلمه درهم میگفت.</p>
<p>همینطور که تندتند از طرف میخواست کاری کند که اصلاً معلوم نبود چه کاری است، راه افتاد.</p>
<p>بابا به تو میگم… اصلاً ولش کن بذار برم خودم بهش بگم! و راهش را کشید و به سمت اتاقش رفت. همه این بازیها را درآورده بود تا آن نیرو فکر کند اصلاً حاج آقا پاسورها را ندیده است. همیشه همینطور بود، هر وقت خطایی از کسی سر میزد، کمکاری یا لغو دستور طوری خودش را به ندیدن میزد که از خجالت آب میشدیم.</p>
<p>انتهای پیام/</p>
</div>
<p><br />
<br />منبع: خبرگزاری تسنیم</p>
]]></content:encoded>
</item>
<item>
<title>مردمان دیگر با خواست خود به جهانشاهی ایران می پیوستند؛ دفن میشویم اگر به داد واژهها نرسیم</title>
<link>https://www.backlinkbing.ir/%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%af%db%8c%da%af%d8%b1-%d8%a8%d8%a7-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d8%b3%d8%aa-%d8%ae%d9%88%d8%af-%d8%a8%d9%87-%d8%ac%d9%87%d8%a7%d9%86%d8%b4%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a7%db%8c.html</link>
<dc:creator><![CDATA[استاندارد وب ایران]]></dc:creator>
<pubDate>Sat, 05 Jul 2025 11:37:28 +0000</pubDate>
<category><![CDATA[کتاب]]></category>
<category><![CDATA[رونمایی کتاب]]></category>
<category><![CDATA[شاهنامه]]></category>
<category><![CDATA[عباس قنبری]]></category>
<category><![CDATA[فردوسی]]></category>
<category><![CDATA[فرهنگسرای ارسباران]]></category>
<category><![CDATA[مراسم رونمایی]]></category>
<guid isPermaLink="false">https://www.backlinkbing.ir/%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%af%db%8c%da%af%d8%b1-%d8%a8%d8%a7-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d8%b3%d8%aa-%d8%ae%d9%88%d8%af-%d8%a8%d9%87-%d8%ac%d9%87%d8%a7%d9%86%d8%b4%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a7%db%8c.html</guid>
<description><![CDATA[به گزارش خبرنگار مهر، میر جلال الدین کزازی شاعر در مراسم رونمایی جلد دوم کتاب کلهرنامه ادبیات فولکلوریک مردم کرد نوشته ناهید محمدی که در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد، گفت: ایران ما در درازنای تاریخ گرانسنگ و نازشخیز خویش همواره سرزمین بومهای گوناگون بوده است. هم تاریخ گواه این ویژگی بوده و هم اسطوره. جهانشاهی … <a href="https://www.backlinkbing.ir/%d9%85%d8%b1%d8%af%d9%85%d8%a7%d9%86-%d8%af%db%8c%da%af%d8%b1-%d8%a8%d8%a7-%d8%ae%d9%88%d8%a7%d8%b3%d8%aa-%d8%ae%d9%88%d8%af-%d8%a8%d9%87-%d8%ac%d9%87%d8%a7%d9%86%d8%b4%d8%a7%d9%87%db%8c-%d8%a7%db%8c.html" class="more-link">ادامه خواندن <span class="screen-reader-text">مردمان دیگر با خواست خود به جهانشاهی ایران می پیوستند؛ دفن میشویم اگر به داد واژهها نرسیم</span></a>]]></description>
<content:encoded><![CDATA[<p> <br />
</p>
<div itemprop="articleBody" class="item-text">
<p style="text-align:justify">به گزارش خبرنگار مهر، میر جلال الدین کزازی شاعر در مراسم رونمایی جلد دوم کتاب کلهرنامه ادبیات فولکلوریک مردم کرد نوشته ناهید محمدی که در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد، گفت: ایران ما در درازنای تاریخ گرانسنگ و نازشخیز خویش همواره سرزمین بومهای گوناگون بوده است. هم تاریخ گواه این ویژگی بوده و هم اسطوره. جهانشاهی هخامنشی اوشان یکی از پهناورترین جهانشاهی های جهان است. بیش از بیست کشور به این جهانشاهی پیوسته بودهاند. ایرانیان تنها دو یا سه کشور را از بیرون با سپاه گشودهاند اما به یاری مردمان آن کشورها. و کشورهای دیگر به خواست خویش به این جهانشاهی پیوستند، زیرا آشکارا میدیدند اگر بخشی از جهانشاهی ایرانی هخامنشی باشند، سرزمین شان آباد و مردمانش آزاد خواهد بود.</p>
<p style="text-align:justify">وی افزود: هر کدام از این سرزمینها فرهنگ دیگر و زبانی دیگر، هنجارها و ویژگیهای دیگر داشت. اگر به اسطوره بنگریم آشکارا میبینیم مردمانی بسیار که در سرزمینهای گوناگون می زیستهاند، بخشی از ایران بزرگ بودهاند. تنها به یک نمونه از شاهنامه بسنده میکنم؛ کیخسرو میخواهد به نبرد بزرگ با افراسیاب با تورانیان بشتابد، سپاهی پر شمار فراهم میآید از برابر کیخسرو میگذرند. این سپاهی ان در شاهنامه به فراخی، باریک این سان دیدن کیخسرو سپاه ایران را باز نموده شده است. سپاهیان از بومهای گوناگون هستند. هرکدام درفش ویژه خود را دارند که نگاره فراگیر سرزمین شان بر آن نقش بسته است. جامههای ویژه خویش را بر تن کردهاند. حتی جنگ افزارهای شان هم گاه یکسان نیست.</p>
<p style="text-align:justify">این پژوهشگر در ادامه گفت: از سرزمینهای گونه گونند، اما همه یکایک خود را ایرانی میدانند. آماده شدهاند که با دشمنان ایران دلیرانه بجنگند. در بخشهایی از شاهنامه حتی پارهای از این کسان از این هم وندان جهانشاهی ایرانی به زبان دیگر سخن می گفتهاند. به گونهای که نیاز به ترجمان می افتاده است. این پدیده به دیرینگی سرگذشت ایران بوده و پدیدهای نو آئین نیست. هنوز تیرههای گوناگون در این سرزمین پسند که به گفته وخشور باستانی ایران بهترین سرزمینی است که مزدا آفریده است، کاشانه دارند. یکی از کهنترین، گستردهترین تیرهها تیره کرد است. وارونه آنچه پارهای از کسان میانگارند من کرد نیستم از دید تبار و از دید نژاد نیاکان من از کزاز استان کانونی مرکزی بودهاند. این نام از این روی همچنان بر ما مانده است. اما کرمانشاهیم، از دید تباری کرد نیستم، اما از دید فرهنگی هستم.</p>
<p style="text-align:justify">کزازی گفت: هر کدام از سخنوران بزرگ ایران فردوسی حافظ نظامی در ادب کردی همتایی دارند به همون سان مولوی کردان شاهنامه، کردان غزلهای حافظانه و کردان رزمنامه های مولویانه دارند. به همون سان بزمنامه هایی که بر پایه بزمنامه های گنجور گنجه سخن نظامی سروده شده است. بیتهای بلند، دلپسند، ورجاوند در ادب کردی وجود دارد. آشنایی گسترده و ژرف را به دریغ میبایدم گفت با ادب کردی ندارم با شاخهای از زبان کردی که همین کردی کلهری است کمابیش آشنایی دارم. تنها یک بیت را بیتی که آن را بسیار گرامی میدارم بر زبان می رانم. این بیت مرا میبرد به ژرفاهای تاریخ ایران دست کم به روزگار اشکانی. زبان آنچنان نژاده و ناب و دیرینه است. چاوان نگارم وه سپای مو ژه / ما چون ئه ی له شکه ر هؤن ریژ ئه مان وه خت چه پاوه (چشمان دلدارم به سپاه مژه / میگوید ای لشکر خونریز هم اکنون زمان چپاول فرا رسیده است)؛ زبان پهلوانه رزمی و هر چند بیتی از چکامهای است. از این بیتها در ادب کردی فراوان میتوان یافت.</p>
<p style="text-align:justify">وی افزود: تلاش خانم ناهید محمدی تلاشی بسیار شایسته و ستودنی است، زیرا میخواهد سخنور یکی از شاخههای زبان کردی بشناسد و دانشورانه به دیگران بشناساند. کردی کلهوری، کاری آسان نبوده بلکه پژوهشی است از آن گونه که آن را میدانی مینامند. باید زمان و توان بسیار را در کار بیاورد. دلبستگی ما به سر زمین مان در رده انجام میشود. از دلبستگی به خانهای که در آن زادهایم، سپس کویی که این خانه در آن جای داشته است. آنگاه شهر زادگاه پس بومی که این شهر در آن است (بوم فراختر میهن). اگر یکی از اینها در کار نباشد، به ناچار آن دیگرها هم کارآمد نخواهند بود.</p>
<p style="text-align:justify">این شاعر گفت: چندین سال پیش در همایشی که در زمینه گویشها و زبانهای بومی بر پای داشته شده بود، گفتم اگر واژهای از زبانها و گویشهای ایرانی بمیرد، واژگان میمیرند، زیرا جان دارند. ایرانی نژاده ایرانی دل آگاه به سوگ خواهد نشست، آوازه در خواهد انداخت که ما فلان روز در فلان جا در فلان مزگت گرد هم می آییم تا در مرگ دریغ انگیز اندوه آمیز این واژه بموییم.</p>
<p style="text-align:justify">کزازی در پایان سخنانش گفت: مرگ واژه دهها بار صدها بار از مرگ کسان سوگ انگیز تر است، زیرا اگر واژهای بمیرد پارهای از فرهنگ را با خود خواهد میراند، پارهای از چیستی ما ایرانیان را، از همین روست که کار ناهید محمدی از دید من کاری است شایسته نه آفرین که زها زه است. زندگانیش دراز باد و بختش دمساز.</p>
<p style="text-align:justify"><span style="color:#000080"><strong>با شناسنامه ایرانی وارد فرهنگ جهانی شویم</strong></span></p>
<p style="text-align:justify">در ادامه اردشیر صالح پور گفت: در کنار امواجی که امروزه فرهنگها و هویتها را تهدید میکند، به همان میزان گمان بر آن است که دغدغههای فرهنگی و هویتی نیز تلاش و کوششی برای پایایی و مانایی و تزاید و تداوم خودشان است. زمانی که از هویت حرف می زنیم باید بلافاصله به چهار شاخصه آن یعنی زبان، تاریخ، جغرافیا، ملیت و همان نشنالیته نیز اشاره داشته باشیم و از فرهنگ سخن ساز کنیم که بن مایه هستی شناسی بشر است.</p>
<p style="text-align:justify">وی افزود: فرهنگ در لغت کهن ایرانی به معنای فرا رفتن و فر فراز است و بالاست. همچنان که میگوییم فرا و هنگ به مفهوم کشیدن، پس هنگامی که ما کار فرهنگی میکنیم و فرهنگ تنها به جا ماندهها نیست بلکه به یاد مانده هم است. آنچه امروز به عنوان فرهنگ ناملموس از آن یاد میشود، بعد معنوی فرهنگ است. معماری، لباس و صنایع جز فرهنگ مادی، فرهنگ جسمانی و فرهنگ تنانی یا فیزیکال محسوب میشود اما فرهنگ معنوی علم، ادب، فرهنگ به مفهوم فولکلوریک، آن اسطورها، باورها، اعتقادها همه جز ء فرهنگ قلمداد میشوند.</p>
<p style="text-align:justify">این نویسنده ادامه داد: ما باید فرهنگ را بن مایه هستی خود قرار بدهیم وبه قول فرانسیس بی کن کسی که اروپا را از تحول علم آغاز کرد و یک دگرگونی عجیبی که همچنان شتابش امروزه نیز در گستره است یاد کنیم که گفت همه چیز را فدای فرهنگ کنید و حکیم فرزانه طوس ما پیش از او گفته است که ز دانا بپرسید پس دادگر / که فرهنگ بهتر بود یا گهر / چنین داد پاسخ بدو رهنمون / که فرهنگ باشد ز گهر فزون / که فرهنگ آرایش جان بود / زگوهر سخن گفتن آسان بود / گهر بی هنر خوار و زاراست و سست / به فرهنگ باشد روان تندرست.</p>
<p style="text-align:justify">صالح پور گفت: یک ملت و یک قبیله برای ماندگاری خودش طبیعتاً باید به دو وجه اعتنای بیشتری داشته باشد که یکی از آن فلسفه کیستی، چیستی و چرایی است. دومین مورد میتوان به ادب و هنر اشاره کرد. ادب و هنر تعلق و عشق، بالندگی، سرزندگی و پویندگی فراهم میکند. در فرهنگ ایران زمین زاگرس از یک اعتبار بشری والایی برخوردار است و ما خوشحالیم که یک بانو دخت ایرانی یک بانو دختر زاگرسی باندخت ناهید محمدی یک تنه و عاشقانه به شور و جد و جد طی سالیان اخیر دیدهایم که چه کوشا و بی هیچ مزد و منتی عاشقانه بخشی از بن مایه فرهنگ زاگرس را زنده نگه میدارد و خوشبختانه این گستره چنان وسیع شده است که ما بختیاریها نیز ارادت ویژه ای به این باندخت پیدا کردهایم چندان که من، دکتر عباس قنبری و کیخسرو عزیز به عنوان لر تباران بختیاری از اندکا و مسجد سلیمان در شمال شرقی خوزستان و من از ایذه بختیاری و کیخسرو از لرستان و الیگودرز این اقتران و این وابستگی و این احترام را برای این بانویی که در واقع به دو قوم بزرگ مادو پارس که حقیقتاً از اصیلترین اقوام ایرانی هستند بیرق ادب و هنر و فرهنگ را زنده نگه میداریم و بخشی از حضور ما از این منزلت است. خانم ناهید محمدی تلاش بسیار زیادی برای کلهوران کرده است.</p>
<p style="text-align:justify">وی ادامه داد: کلهران نیمی به عبارتی در کرد و زاگرس و نیمی به لر اعتبار تباری دارند. ما لرها نیز به کلهرها و به کردها افتخار میکنیم و این پیوستگی تباری و کوه نژادی را همواره پاس میداریم.به عبارتی فرهنگ شفاهی مثل ماهی تازه از آب گرفته شده است خیلی زود می میرد. لازم است که اینها را ثبت و ضبط و نگاهداری کنیم. باید برای ثبت و ضبط و نگاهداری این گنجینههای فرهنگی که هم مقوم فرهنگ ملی و هم خرده فرهنگها هستند، تلاش و کوشش کنیم زیرا بنیه فرهنگ ملی را استحکام میبخشند. چنانکه ما آنان را پاس نداریم، آن زیر ساختها دچار تزلزل میشوند.</p>
<p style="text-align:justify">این نویسنده در ادامه گفت: تلاش خانم ناهید محمدی برای ایران زمین مایه افتخار و مباهات است. ما لرها و بختیاریها از آن سوی زاگرس به خود میبالیم و به آثار هنری و ادبی و تلاشش احترام میگذاریم که فرهنگ محلی را به فرهنگ ملی و حتی فرهنگ ملی را به عرصه بین المللی تبدیل کرده است. برای جهانی شدن نخست باید بومی بود و ما باید با شناسنامه ایرانی وارد فرهنگ جهانی شویم.</p>
<p style="text-align:justify"><span style="color:#000080"><strong>زندهایم تا زبان داریم</strong></span></p>
<p style="text-align:justify">در ادامه عباس قنبری عدیوی نویسنده گفت: کتاب کلهرنامه را در فرصت کوتاهی که داشتم ورق زدم به نظرم پنج کتاب در یک کتاب را دیدم. ٧٩٩ ضرب المثل یا دستان یا داستان و یا به تعبیر پهلوی نیوشه را در درون خودش گنجانده است. در این کتاب بسیاری از اشعار لاوه لاوه یا لالائی های مادرانه و زنانه را شاهد هستیم. زمانی که آن را دیدم به لالاییهای بختیاری افتادم.</p>
<p style="text-align:justify">وی افزود: مادرهای امروز برای بچههای شان لالایی نمیگویند و همین امر سبب میشود تا بخش عاطفی کودکان ما بسیار فقیر و کمرنگ میشود. لالاییها یک دنیا آموزههای اخلاقی انسانی محبتی و مهربانی را دارند. کاراماها ترانههای مش که بوده که ناهید محمدی در کتابش آورده است.</p>
<p style="text-align:justify">این نویسنده گفت: ما زندهایم تا زبان داریم. زنده هستیم تا زبان داریم و تا زمانی که زبان داریم، مرزهای ایران گسترده است. تا زمانی که زبان داریم آرش داریم. وقتی زبان ما بمیرد، ما مردیم. زبان ماست که مو سیقی ما را حمل میکند.</p>
<p style="text-align:justify"><span style="color:#000080"><strong>اگر به داد واژهها نرسیم، دفن میشویم</strong></span></p>
<p style="text-align:justify">در ادامه یونس شکرخواه استاد ارتباطات گفت: ارتباطات زمینه آکادمیکم است. به گمانم هیچ چیزی شکل نمیگیرد، مگر آنکه در سایه ارتباط باشد و شاید مثل یک نقش قالی هر یک از ما گرهای بزنیم و با افتخار بگوییم که ایرانی هستیم.</p>
<p style="text-align:justify">وی با طرح این پرسش که چرا شعر میتواند دست مایه بسیار قوی برای ارتباطات و شناختن باشد، گفت: سرزمین شعر و ارتباطات دریچههای بیان هستند. شعر بیان احساسی دارد و تصویر سازی میکند. بیتی که استاد کزازی خواندند، از یورش مژگان من در ترجمه یک کتابی بود که خانم ناهید محمدی در رونمایی آن حضور داشت. این کتاب ٣٠ سال پیش از یک شعر ترجمه شده بود.تنها آثار من به غیر از کتابهایم در حوزه ارتباطاتم، یک شعر و یک رمان شمال و جنوب است.</p>
<p style="text-align:justify">این استاد حوزه رسانه و ارتباطات گفت: استاد کزازی من را یاد شعری انداختند که در آن کتابم با عنوان «سپید در آندلس»؛ قصائد عرب آندلس است. در آن کتاب مطرح کردم که تا چه اندازه تنوع فرهنگی میتواند به ویژه در عرصه شعر مهم باشد.</p>
<p style="text-align:justify">شکرخواه در پایان گفت: سپید در آندلس رنگ سوگواری است. شعر همان شعور است و باید به موجزترین صورت عمیقترین معانی را بیان کرد. مرگ یک واژه برای ما که ارتباط میشناسیم، صدای شنیدن استخوانهای یک واژه را میشنویم و اگر به داد واژهها نرسیم، دفن میشویم.</p>
</p></div>
<p><br />
<br />منیع: خبرگزاری مهر</p>
]]></content:encoded>
</item>
<item>
<title>اØÙ\x88اÙ\x84 ØØ¬_Û²Û´/ Û\x8cÙ\x88Ù\x85â\x80\x8cاÙ\x84ØØ³Ø±Ø©Ù\x90 ØØ§Ø¬Û\x8câ\x80\x8câ\x80\x8cبازارÛ\x8câ\x80\x8cÙ\x87ا Ù\x88 Ù\x81رÙ\x86Ú¯â\x80\x8cرÙ\x81تÙ\x87â\x80\x8cÙ\x87ا</title>
<link>https://www.backlinkbing.ir/o%c2%a7ou%c2%88o%c2%a7u%c2%84-oo%c2%ac_u%c2%b2u-u%c2%8cu%c2%88u%c2%85a%c2%80%c2%8co%c2%a7u%c2%84oo%c2%b3o%c2%b1ou%c2%90-oo%c2%a7o%c2%acu%c2%8ca%c2%80%c2%8ca.html</link>
<dc:creator><![CDATA[استاندارد وب ایران]]></dc:creator>
<pubDate>Fri, 04 Jul 2025 11:34:25 +0000</pubDate>
<category><![CDATA[کتاب]]></category>
<category><![CDATA[اخبار اخبار ØØ¬ Ù\x88 زÛ\x8cارت]]></category>
<guid isPermaLink="false">https://www.backlinkbing.ir/o%c2%a7ou%c2%88o%c2%a7u%c2%84-oo%c2%ac_u%c2%b2u-u%c2%8cu%c2%88u%c2%85a%c2%80%c2%8co%c2%a7u%c2%84oo%c2%b3o%c2%b1ou%c2%90-oo%c2%a7o%c2%acu%c2%8ca%c2%80%c2%8ca.html</guid>
<description><![CDATA[احوال حج_۲۴/ یومالحسرةِ حاجیبازاریها و فرنگرفتهها «من که تمام عمرم کفش و لباس مارکدار پوشیدهام حالا با دو تکه حوله و دمپایی دنبال بقیه میدویدم. انقلابی درونم ایجاد شده بود. » ۰۳ خرداد ۱۴۰۴ – ۲۱:۳۴ منبع: خبرگزاری تسنیم]]></description>
<content:encoded><![CDATA[<p> <br />
<br />احوال حج_۲۴/ یومالحسرةِ حاجیبازاریها و فرنگرفتهها «من که تمام عمرم کفش و لباس مارکدار پوشیدهام حالا با دو تکه حوله و دمپایی دنبال بقیه میدویدم. انقلابی درونم ایجاد شده بود. » ۰۳ خرداد ۱۴۰۴ – ۲۱:۳۴<br />
<br /><br />
<br />منبع: خبرگزاری تسنیم</p>
]]></content:encoded>
</item>
<item>
<title>«درسی از ناکامیهای آمریکا در ارتقای آموزش عمومی» در کتابفروشی ها</title>
<link>https://www.backlinkbing.ir/%d8%af%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%86%d8%a7%da%a9%d8%a7%d9%85%db%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d9%82%d8%a7%db%8c.html</link>
<dc:creator><![CDATA[استاندارد وب ایران]]></dc:creator>
<pubDate>Thu, 03 Jul 2025 11:32:36 +0000</pubDate>
<category><![CDATA[کتاب]]></category>
<category><![CDATA[آموزش عمومی]]></category>
<category><![CDATA[ایالات متحده امریکا]]></category>
<category><![CDATA[معرفی کتاب]]></category>
<guid isPermaLink="false">https://www.backlinkbing.ir/%d8%af%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%86%d8%a7%da%a9%d8%a7%d9%85%db%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d9%82%d8%a7%db%8c.html</guid>
<description><![CDATA[به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «بازطراحی آموزش: درسی از ناکامیهای آمریکا در ارتقای آموزش عمومی» نوشته مشترک کِنِت ویلسون و بِنِت دیویس به تازگی با ترجمه مشترک آرش اردهالی و امین هاشمی توسط نشر اختران منتشر و راهی بازار نشر شده است. نظام آموزشی آمریکا تفاوتهای محتوایی عمدهای با آموزشوپرورش ایران دارد. اما در مقیاس … <a href="https://www.backlinkbing.ir/%d8%af%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%a7%d8%b2-%d9%86%d8%a7%da%a9%d8%a7%d9%85%db%8c%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%a2%d9%85%d8%b1%db%8c%da%a9%d8%a7-%d8%af%d8%b1-%d8%a7%d8%b1%d8%aa%d9%82%d8%a7%db%8c.html" class="more-link">ادامه خواندن <span class="screen-reader-text">«درسی از ناکامیهای آمریکا در ارتقای آموزش عمومی» در کتابفروشی ها</span></a>]]></description>
<content:encoded><![CDATA[<p> <br />
</p>
<div itemprop="articleBody" class="item-text">
<p style="text-align:justify">به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «بازطراحی آموزش: درسی از ناکامیهای آمریکا در ارتقای آموزش عمومی» نوشته مشترک کِنِت ویلسون و بِنِت دیویس به تازگی با ترجمه مشترک آرش اردهالی و امین هاشمی توسط نشر اختران منتشر و راهی بازار نشر شده است.</p>
<p style="text-align:justify">نظام آموزشی آمریکا تفاوتهای محتوایی عمدهای با آموزشوپرورش ایران دارد. اما در مقیاس راهبردی و سیستمی، طرحهای کتاب پیش رو ازجمله شبکه مدارس بازطراحی سیستمها، در ایران نیز قابل استفادهاند.</p>
<p style="text-align:justify">این کتاب نشان میدهد یک برندهه جایزهٔ نوبل به علل ناکامی تلاشهای اصلاحاتی در مدارس دولتی جلب شده است. کنت ویلسون بهعنوان یک اصلاحگر، خود را موظف دانسته از تاریخچهه اصلاحات آموزشی مطلع شود و علل شکستشان را توضیح دهد.</p>
<p style="text-align:justify">نویسندگان کتاب پیش رو با مثالهای مشخص و متقاعدکننده جوانب اصلی آن فرایند طراحی که موجب دستاوردهای علمی است شرح میدهند و پس از توضیح موضوعیت داشتن و اهمیت فرایند طراحی برای آموزش، به قول خودشان دچار این اشتباه نمیشوند که کاربرد مستقیم این فرایند را در آموزش توصیه کنند. بلکه جای آن، بینش و خرد درک این مسئله را از خود نشان میدهند که فرایند طراحی در علوم باید با این حقیقت تطبیق داشته باشد که مدارس نظامهایی اجتماعی هستند؛ محافظهکار، سنتی، مقاوم در برابر تغییر، و فاقد انجمنها یا سازوکارهایی برای تصحیح خود.</p>
<p style="text-align:justify">نویسندگان «بازطراحی آموزش» در ادامه جزئیات یکی از معدود تلاشهای موفق اصلاحاتی یعنی برنامه «بهبود خواندن» را شرح میدهند تا نشان دهند چگونه و چرا فرایند طراحی میشود و باید در راستای تغییر طرز فکر و شیوهه کار آموزشکاران بهطور اخص، و کل اقشار مردم بهطور اعم، به کار بست. دو نویسنده از نقدهای اصلاحگران دیگر شروع می کنند، اما از آنها نیز فراتر میروند و در همان حال که اثبات میکنند که مدارس هرگز ارتقا نخواهند یافت، طرحی مشخص و قانعکننده از مسیری که باید پیش گرفته شود ارائه میدهند؛ مسیری که می گویند بههیچوجه شامل جهتگیریهای عجیبوغریب یا مرموز نیست.</p>
<p style="text-align:justify">این کتاب با ۳۲۰ صفحه و قیمت ۲۹۰ هزار تومان منتشر شد.</p>
</p></div>
<p><br />
<br />منیع: خبرگزاری مهر</p>
]]></content:encoded>
</item>
<item>
<title>۱۸ سال بلاتکلیفی و مرگ تدریجی خانه آل احمدها</title>
<link>https://www.backlinkbing.ir/%db%b1%db%b8-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%aa%da%a9%d9%84%db%8c%d9%81%db%8c-%d9%88-%d9%85%d8%b1%da%af-%d8%aa%d8%af%d8%b1%db%8c%d8%ac%db%8c-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a2%d9%84-%d8%a7%d8%ad.html</link>
<dc:creator><![CDATA[استاندارد وب ایران]]></dc:creator>
<pubDate>Tue, 01 Jul 2025 11:32:49 +0000</pubDate>
<category><![CDATA[کتاب]]></category>
<category><![CDATA[اخبار ادبیات و نشر]]></category>
<guid isPermaLink="false">https://www.backlinkbing.ir/%db%b1%db%b8-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%aa%da%a9%d9%84%db%8c%d9%81%db%8c-%d9%88-%d9%85%d8%b1%da%af-%d8%aa%d8%af%d8%b1%db%8c%d8%ac%db%8c-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a2%d9%84-%d8%a7%d8%ad.html</guid>
<description><![CDATA[به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین دانایی، خواهرزاده زندهیادان شمس و جلال آل احمد در یادداشتی نسبت به روشن نبودن تکلیف خانه پدری آل احمد و طولانی شدن این پروژه زیر سایه سکوت مسئولان انتقاد کرد. یادداشت او که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است: مرگ تدریجی مواریثِ … <a href="https://www.backlinkbing.ir/%db%b1%db%b8-%d8%b3%d8%a7%d9%84-%d8%a8%d9%84%d8%a7%d8%aa%da%a9%d9%84%db%8c%d9%81%db%8c-%d9%88-%d9%85%d8%b1%da%af-%d8%aa%d8%af%d8%b1%db%8c%d8%ac%db%8c-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a2%d9%84-%d8%a7%d8%ad.html" class="more-link">ادامه خواندن <span class="screen-reader-text">۱۸ سال بلاتکلیفی و مرگ تدریجی خانه آل احمدها</span></a>]]></description>
<content:encoded><![CDATA[<p> <br />
</p>
<div data-readmoretitle="بیشتر بخوانید">
<p>به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین دانایی، خواهرزاده زندهیادان شمس و جلال آل احمد در یادداشتی نسبت به روشن نبودن تکلیف خانه پدری آل احمد و طولانی شدن این پروژه زیر سایه سکوت مسئولان انتقاد کرد. </p>
<p>یادداشت او که برای انتشار در اختیار خبرگزاری تسنیم قرار گرفته به این شرح است:</p>
<p><strong>مرگ تدریجی مواریثِ فرهنگی</strong></p>
<p><em><strong>(نقد عملکرد وزارت میراث فرهنگی و توابعش، از جمله درباره مرمت خانه پدری آلاحمدها)</strong></em></p>
<p>لِمَ تَقُولُونَ مَا لا تَفْعَلُونَ</p>
<p>(آیة 2، سوره الصف)</p>
<p>خانه تاریخی آیتالله حاج سید احمد طالقانی (پدر جلال و شمس آل احمد) واقع در محله پاچنار تهران، در سال 1383 در فهرست آثار ملی ثبت شد و در سال 1385 برای مرمت و بازسازی در اختیار وزارت میراث فرهنگی قرار گرفت. وزارتخانه مزبور هم 15 سال بعد، یعنی در تاریخ 28/2/1400، این خانه را به سرمایهگذار منتخب خودش واگذار کرد تا عملیات مرمت را انجام دهد و کار تا تاریخ 28/2/1401 به پایان برسد.</p>
<p> از طرف دیگر، چون این پروژه پس از 18 سال به نتیجهای نرسیده بود، لذا در اسفند 1402 موضوع در شورای اسلامی شهر تهران مطرح و تصویب شد که این پروژه با حمایت شهرداری تهران احیا شود و در پاییز 1403 به بهرهبرداری برسد، اما آنچه پس از 18 سال در دست است، تنها سکوت است و بیخبری و این پرسش مقدر که: برادران و خواهران محترم! چرا چیزی را میگویید که بدان عمل نمیکنید؟</p>
<p>قبل از ورود به بحث اصلی، باید به این پرسش پاسخ بدهیم که چرا بناهای تاریخی مهماند و چرا باید آنها را مرمت و بازسازی کنیم؟ زیرا:</p>
<p>*بناهای تاریخی نمایانگر ریشههای ما هستند و نشان میدهند که چه کسانی بودهایم، چگونه میزیستهایم، و از چه مسیری به امروز رسیدهایم. بدون برخورداری ازین حافظه، دچار گسست فرهنگی خواهیم شد و نسلهای بعدی هم بیریشه خواهند ماند.</p>
<p>* بازدید از یک بنای تاریخی، بیشتر از خواندن دهها صفحه کتاب مؤثر و ارزشمند است و کودکان و نوجوانان با لمس واقعی تاریخ، بهتر یاد میگیرند و عمیقتر احساس هویت میکنند.</p>
<p>* بسیاری از بناهای تاریخی شاهکارهای معماریاند و با بیتوجهی و تخریب آنها، بخش مهمی از گنجینة هنری و خلاقیت بشری از دست خواهد رفت.</p>
<p>* بناهای تاریخی جاذبههای مهم گردشگریاند و موجب جذب توریست، ایجاد شغل و درآمدزایی میشوند.</p>
<p>پرسش بعدی این است که چرا با وجود مزایای مزبور، موضوع مرمت و بازسازی بناهای تاریخی در کشور خودمان دچار چالشهای مداوم و ظاهراً لاینحل است؟</p>
<p> مهمترین چالشها درین راستا عبارتند از: ضعف آموزش عمومی، بیتوجهی فرهنگی، وجود تعارض بین نهادهای مسئول، کمبود منابع مالی، فقدان تخصص و آگاهیهای کارشناسی و سرانجام، گرفتارشدن در دام مرمتهای غیرعلمی و غیراصولی.</p>
<p>متخصصان این حوزه معتقدند که راهکارهای فایق آمدن برین چالشها عبارتند از:</p>
<p>1) آموزش همگانی و ارتقای سطح فرهنگ عمومی،</p>
<p>2) تربیت مرمتگر متخصص و متعهد،</p>
<p>3) جلب و افزایش مشارکت بخش خصوصی، البته همراه با نظارت دقیق و کافی، ولی نه مزاحم و خفهکننده،</p>
<p>4) تدوین قوانین مناسب و اجرای متعهدانه آنها برای حفاظت واقعی از مواریث فرهنگی و تاریخی.</p>
<p>حال ببینیم درین رابطه چه کردهایم و به چه نتایجی رسیدهایم؟</p>
<p>سرپرست معاونت پژوهشی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری ایران از وجود بحران در مرمت آثار تاریخی سخن گفته و به¬صراحت از حضور “دلالان” یاد کرده است و واگذاری پروژههای مرمتی به “پیمانکاران فاقد صلاحیت علمی”. یکی از مرمتگران بناهای تاریخی هم از فرایندهای معیوب در واگذاری پروژههای مرمتی گفته است: وقتی که مرمت آثار تاریخی به رقابت بر سر کمترین رقم مناقصهها ختم میشود، نتیجه چیزی جز تخریب تدریجی هویت معماری ایران نخواهد بود!</p>
<p>اخبار ناگوار تازهای هم که از سوی خودِ وزارتخانه مربوطه شنیده میشوند، بیاعتنایی به تذکرات و راهکارهای علمی و دلسوزانه است و متقابلاً رفتن به دنبال نگاهی سطحی و سوداگرانه، یعنی اجاره دادن فضای بناهای تاریخی با عنوانهای فریبندهای مانند “نمایشگاه صنایع دستی”، یعنی عملاً نقض هویت اصلی بناها و ساختن بازاری برای فروش کالاهایی کاملاً بیربط، همراه با نصب سازههای فلزی، یا چادرهای برزنتی با انبوه بنرها و تابلوها و تخریب منظر بناهای تاریخی.</p>
<p>و اما برگردیم به موضوع مرمت خانه پدری جلال و شمس آلاحمد که قرار بود سه سال پیش به پایان برسد، ولی هنوز دست ما کوتاه است و خرما بر نخیل! به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، مسئول مرمت و احیای خانه پدری آلاحمدها درباره علل تأخیر در اجرای پروژه، ضمن اشاره به مشکلات اداری، همچون اخذ تأییدیهها و دستاندازیهای اداری، گفته است: قرارداد ما برای سال 1399 بود و تأخیرهای لحاظ شده تأثیری در هزینههای ما که اکنون 400 برابر بیشتر شده نداشت. هر روز هم با چالش جدیدی روبرو میشویم.</p>
<p>وی در ادامه ضمن اشاره به عدم دریافت وام برای عملیات ترمیم، گفته است: صندوق احیا هر روز سنگی تازه جلوی پایمان میاندازد. یک روز صورتوضعیت را بهانه میکند و یک روز ریز متر میخواهد. یک روز میگویند دریافت وام ربطی به صورتوضعیت ندارد و یک روز دیگر چیز دیگری میگوید. گویی کارشناسان صندوق بهرهبرداری و احیای خانهها و بناهای تاریخی، سلیقهای عمل میکنند و استانداردی در این خصوص وجود ندارد!</p>
<p>بدون تردید، ادامه این روند نتیجهای نخواهد داشت جز “مرگ تدریجی” میراث تاریخی و فرهنگی کشورمان.</p>
<p>انتهای پیام/</p>
</div>
<p><br />
<br />منبع: خبرگزاری تسنیم</p>
]]></content:encoded>
</item>
<item>
<title>چرا رحمتالله رئیسی به جومونگ معروف بود؟</title>
<link>https://www.backlinkbing.ir/%da%86%d8%b1%d8%a7-%d8%b1%d8%ad%d9%85%d8%aa%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%b1%d8%a6%db%8c%d8%b3%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%ac%d9%88%d9%85%d9%88%d9%86%da%af-%d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%88%d9%81-%d8%a8.html</link>
<dc:creator><![CDATA[استاندارد وب ایران]]></dc:creator>
<pubDate>Tue, 01 Jul 2025 11:31:42 +0000</pubDate>
<category><![CDATA[کتاب]]></category>
<category><![CDATA[ابوزینب]]></category>
<category><![CDATA[داعش]]></category>
<category><![CDATA[معرفی کتاب]]></category>
<guid isPermaLink="false">https://www.backlinkbing.ir/%da%86%d8%b1%d8%a7-%d8%b1%d8%ad%d9%85%d8%aa%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%b1%d8%a6%db%8c%d8%b3%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%ac%d9%88%d9%85%d9%88%d9%86%da%af-%d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%88%d9%81-%d8%a8.html</guid>
<description><![CDATA[خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «جومونگ یا ابوزینب» دربرگیرنده خاطرات رحمت الله رئیسی از شش ماه اسارت به دست مسلحین سوری و ۴۸ پاسدار حاضر در سوریه، چندی است توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. رحمتالله رئیسی به دلیل شکنجه های زیاد، دچار سردرد شدید شده و به همین خاطر تکه … <a href="https://www.backlinkbing.ir/%da%86%d8%b1%d8%a7-%d8%b1%d8%ad%d9%85%d8%aa%d8%a7%d9%84%d9%84%d9%87-%d8%b1%d8%a6%db%8c%d8%b3%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%ac%d9%88%d9%85%d9%88%d9%86%da%af-%d9%85%d8%b9%d8%b1%d9%88%d9%81-%d8%a8.html" class="more-link">ادامه خواندن <span class="screen-reader-text">چرا رحمتالله رئیسی به جومونگ معروف بود؟</span></a>]]></description>
<content:encoded><![CDATA[<p> <br />
</p>
<div itemprop="articleBody" class="item-text">
<p style="text-align:justify"><strong><span style="color:#000080">خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: </span></strong>کتاب «جومونگ یا ابوزینب» دربرگیرنده خاطرات رحمت الله رئیسی از شش ماه اسارت به دست مسلحین سوری و ۴۸ پاسدار حاضر در سوریه، چندی است توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.</p>
<p style="text-align:justify">رحمتالله رئیسی به دلیل شکنجه های زیاد، دچار سردرد شدید شده و به همین خاطر تکه پارچه ای را به سر خودش میبست. سایر پاسدارهای همبند وی برای شوخی او را که شبیه جومونگ شده بود، جومونگ صدا میزدند. ابوزینب هم نام جهادی وی در سوریه بود که رزمنده های مدافع حرم برای حفظ هویت خود، از ایناسامی استفاده میکردند.</p>
<p style="text-align:justify">آزاده جهان احمدی نویسنده و پژوهشگر با نگاهی به کتاب جومونگ یا ابوزینب یادداشتی نوشته که با عنوان «جومونگ در زندان جیشالحر» در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.</p>
<p style="text-align:justify">در ادامه <strong>مشروح اینیادداشت</strong> را میخوانیم؛</p>
<p style="text-align:justify">جومونگ یا ابوزینب اگر طرح جلد خوبی ندارد؛ محتوای جذابی دارد. جذاب به این معنا که ما به واسطه تجربه سخت و عجیب راوی آن یعنی رحمتالله رئیسی سر از زندان یک گروه تروریستی در سوریه در میآوریم. آن هم در سالهای ابتدایی دهه ۹۰ شمسی. و این یعنی قابی دقیقتر و شفافتر از آنچه تاکنون در تلویزیون دیدیم.</p>
<p style="text-align:justify">وقت جنگ تحمیلی از راه رسید؛ بالاخره این مملکت نیازمند مقابله با دشمنی بود که رسماً اعلام کرده بود چشم به خاک ما دارد و این یعنی تهدید تمامیت ارضی کشورمان. آن هم در شرایطی که ما یک انقلاب اجتماعی و سیاسی بزرگ و عمیقی را پشت سر گذاشته و در ابتدای راه جدید بودیم. هجوم، آنقدر قوی و گسترده بود که چارهای جز استفاده از نیروهای مردمی در کنار نیروهای مسلح نبود. از همان موقع هم عدهای که کنج عافیت گزیده بودند زبان به طعن همین نیروهای جان بر کف گشادند که شما برای تلویزیون و یخچال و فلان و بهمان به جنگ میروید.</p>
<p style="text-align:justify">مخلص کلام اینکه آدمها همان سابقها هستند. شبیه به هم میآیند و میروند و تاریخ مدام تکرار میشود. رحمت الله رئیسی هم خودش است در بستر تاریخ. یک شیرازی ساده و با صفا که دل در گرو انقلاب اسلامی و شخص آقاروح الله دارد. از همان آدمهایی که برای این دل در گروبودن و نهادن با افتخار هزینه هم میدهند و از احدی هم طلبکار نیستند. کتاب «جومونگ یا ابوزینب» به خاطرات پاسدار «رحمتالله رئیسی» از ششماه اسارات در سوریه میپردازد. بخش اول کتاب با عنوان «بند یک» از دوران قبل از انقلاب و کودکی رئیسی در یکی از روستاهای شهر اقلید از توابع استان فارس آغاز میشود و در ادامه از مدرسه رفتن تا فعالیتهای انقلابی و حضورش در جبهه جنگ ایران و عراق را روایت میکند.</p>
<p style="text-align:justify">در این بخش ما با یک سیر منسجم از زندگی سوژه روبرو هستیم. اما سیری که حاصل خاطرات راوی است. یعنی نویسنده از دل مصاحبهای که در اختیارش قرار گرفته است در یک طرح کلی و کلان خاطراتی را در بستر زمان انتخاب کرده که به معرفی راوی کمک میکند. در این بخش استفاده از لهجه بومی اقلید نقطه قوت کار است. و البته نویسنده در پاورقی معادل لغات را آورده است. سرعت بیان اتفاقات در این بخش نسبتاً تند است. ظاهراً چون نویسنده و راوی تمرکز خود را بر بخش دوم زندگی و خاطرات رحمت گذاشتهاند نیازی به تفصیل در این بخش نمیبینند. هرچند همین حدود صد صفحه در بند یک برای آشنایی با سوزه به قدر کافی به نظر میرسد.</p>
<p style="text-align:justify">اما بخش دوم که مورد علاقه زیاد خود من هم بوده ماجرا و اتفاقات حضور راوی در سوریه است. ناظر به بخش اول این سیاهه گفتم که تاریخ مدام تکرار میشود رحمتالله هم جایی ایستاده است که باید. امروز که دی ماه ۱۴۰۳ است گروه تروریستی تحریرالشام سوریه را گرفته و نظام سیاسی تحت حاکمیت بشار اسد سقوط کرده است. در سالهای ابتدایی دهه نود که دولت اسلامی عراق و شام یعنی داعش اعلام موجودیت کرد اوضاع با الان تومنی صنار توفیر داشت.</p>
<p style="text-align:justify">داعش در جلوی دوربین سر میبرید و چاقوی سرخ از رنگ خون گلوی آدمها را بالا آورده و تهدید میکرد هیچ حرمی از تخریب در امان نیست. و هیچ عقیدهای الاّ آنچه آنها به آن مومن هستند قابل پذیرش. فقط هم همینها نبود. تهدید مرزها و حرم در ایران اصل ماجرا بود. و داعش هم فقط یکی از گروه و نیروهای تروریستی که در سوریه و عراق حضور داشت.</p>
<p style="text-align:justify">حالا این یادداشت هم خیلی مجال ندارد که به چند و چون ماجرا بپردازم لکن فقط به همین اشاره بسنده میکنم که حضور مستشاری ایران در خارج از مرزهایش باز هم یک عده عافیتطلب بینظر و بصر را زبان دراز کرده که اینها سربازان بشار هستند. خوب راستش من توقع از این جماعت ندارم اما دستکم این کتاب در بخش دوم خوب نشان میدهد که چرا دخالت ایران در سوریه برای جمع کردن بساط این گروه لازم بوده است. نه با تحلیل که بیشتر با متن حوادث و فرامتن گریزناپذیر آن. و البته که گفتن ندارد با گذشت آن سالها هم تحریرالشام هم خوب میداند و هم دستهای پشت پرده که نمیتوان با آن تصویر رعبآور و توهین به مقدسات و عقاید دیگران ماند و حکومت کرد.</p>
<p style="text-align:justify">بخش دوم کتاب با عنوان «بند دو» به حضور رحمتالله همراه چند تن از پاسداران دیگر در سوریه اشاره دارد که در سال ۱۳۹۱ برای آموزش نظامیان سوری وارد دمشق میشوند. نکته غافلگیرکننده و جذاب ماجرا جاییست که راننده این ۴۸ پاسدار منافق و یا بهتر است بگویم آدمفروش از آب در میآید و همین هم موجب میشود رحمت و همراهانش با قرار گرفتن در تله گروه جیشالحر و اسارت، چندین بار تا نزدیکی اعدام بروند. اما عنوان عجیب کتاب از کجا آمده؟ از روحیه خود آقای رئیسی که در تمام مدت اسارت بدون ناامیدی و خستگی دنبال فرار بوده است. به همین دلیل دوستانش او را جومونگ صدا میزدند.</p>
<p style="text-align:justify">در این بخش از همان ابتدا و بدون مقدهچینی ماجرای اسارت رحمت روایت میشود. به قول خود رحمت همه چیز با آن فرمان قف قف شروع شد. شروع شد و چه شروع و امتدادی! رحمت میگوید وقتی مسلحین وارد اتوبوس آنها شدند اصلاً قصد نداشتند تا تن به اسارت بدهند. دلیلش هم مشخص یود. آنها جوانانی بیتجربه نبودند بلکه مردانی ورزیده و جنگ دیده بودند. به نظرشان میتوانستند به راحتی از پس این تروریستها در بیایند. منتهی فرمانده چیزی میگوید که نطق هه انها بسته میشود. سردار صفری میگوید ایران هنور درگیری در منطقه نداشته و اگر ما الان درگیر شویم میفهمند ایران نیروی نظامی فرستاده است و میشود خوراک رسانههای خارجی.</p>
<p style="text-align:justify">آدم در بند دنبال کوچکترین نشانه برای ردی از آزادی است. رحمت هم از این قاعده مستثنی نیست بعد از اسارت، روزها و برخوردهای بسیار ترسناک و عجیب و تکاندهنده یکی از موضوعاتی که کورسویی از امید برای او باقی میگذارد؛ خوابهایی است که میدیده.خواب هایی که بشارت آزادی به او میدادند. او دنبال تفسیر و تعبیر خوابها میگشته و بعد از آزادی هم مشخص میشود همه خوابها صادقه بودند.</p>
<p style="text-align:justify">در بخشهایی از کتاب میخوانیم؛ «دو روز بود که دیگر خبری از همان یک دانه خرمای گندیده و نان خشک هم نبود سراغمان هم نمیآمدند از ضعف چشمانم سیاهی میرفت؛ هر چند که روزهای قبلش هم با نوروری و یادگاری و اکبری و بیدقی و حاج آقا روزه میگرفتیم نان و خرمایی را که ساعت ده صبح میدادند، موقع سحر با بلند شدن بانگ خروس از خانههای اطراف میخوردیم. کته جو را هم اما حالا دیگر که ساعت چهار عصر میآوردند موقع افطار میخوردیم. همان غذای بخور نمیر هم نبود هر چه هم ابومحمد استراق سمع کرد که از سروصدای نگهبانها چیزی دستگیرش شود، برای ما آب و نان نشد. آخر از بس به ابو محمد نالیدیم تا خبری ازشان بگیرد، با نگهبانی صحبت کرد. فهمیدیم که بین گروههای خودشان درگیری شده تعداد زیادی هم کشته شدند.به ابو محمد گفته بود درخواستی نکنید که همه ناراحتاند. بالاخره بعد از دو روز، صدای زنجیر آمد بلند شدم نشستم نگهبان در چوبی پایین را هم باز کرد و دو تا بسته ماکارانی پرت کرد داخل… همین طور که داشت میرفت داد زد؛ (کلوا لکی لا تموتوا؛ بخورید تا نمیرید) نمیدانستم بروم طرفش یا نه. ابومحمد سر پاکت را باز کرد. یک نخش را برداشت و گذاشت دهانش» صفحه ؛۱۳۳</p>
</p></div>
<p><br />
<br />منیع: خبرگزاری مهر</p>
]]></content:encoded>
</item>
<item>
<title>شاهنامه نشان میدهد مناسبترین شکل دولت برای ایران نوع متمرکز آن است</title>
<link>https://www.backlinkbing.ir/%d8%b4%d8%a7%d9%87%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%86%d8%b4%d8%a7%d9%86-%d9%85%db%8c%d8%af%d9%87%d8%af-%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%b3%d8%a8%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%b4%da%a9%d9%84-%d8%af.html</link>
<dc:creator><![CDATA[استاندارد وب ایران]]></dc:creator>
<pubDate>Sun, 29 Jun 2025 11:29:43 +0000</pubDate>
<category><![CDATA[کتاب]]></category>
<category><![CDATA[ایران]]></category>
<category><![CDATA[خانه اندیشمندان علوم انسانی]]></category>
<category><![CDATA[دولت مرکزی]]></category>
<category><![CDATA[شاهنامه]]></category>
<category><![CDATA[محمد رسولی]]></category>
<guid isPermaLink="false">https://www.backlinkbing.ir/%d8%b4%d8%a7%d9%87%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%86%d8%b4%d8%a7%d9%86-%d9%85%db%8c%d8%af%d9%87%d8%af-%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%b3%d8%a8%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%b4%da%a9%d9%84-%d8%af.html</guid>
<description><![CDATA[به گزارش خبرگزاری مهر، سی و چهارمین نشست تخصصی شاهنامه پژوهی با حضور شاهنامه پژوهان و جمعی از شعرا، ادبا و فعالان فرهنگی کشور به دبیری محمد رسولی، شاهنامه شناس و دانش آموخته حقوق سیاسی (عمومی) در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد. در ایننشست که تاریخ ایران در دوره منوچهر پیشدادی واکاوی شد، موضوع … <a href="https://www.backlinkbing.ir/%d8%b4%d8%a7%d9%87%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%86%d8%b4%d8%a7%d9%86-%d9%85%db%8c%d8%af%d9%87%d8%af-%d9%85%d9%86%d8%a7%d8%b3%d8%a8%d8%aa%d8%b1%db%8c%d9%86-%d8%b4%da%a9%d9%84-%d8%af.html" class="more-link">ادامه خواندن <span class="screen-reader-text">شاهنامه نشان میدهد مناسبترین شکل دولت برای ایران نوع متمرکز آن است</span></a>]]></description>
<content:encoded><![CDATA[<p> <br />
</p>
<div itemprop="articleBody" class="item-text">
<p style="text-align:justify">به گزارش خبرگزاری مهر، سی و چهارمین نشست تخصصی شاهنامه پژوهی با حضور شاهنامه پژوهان و جمعی از شعرا، ادبا و فعالان فرهنگی کشور به دبیری محمد رسولی، شاهنامه شناس و دانش آموخته حقوق سیاسی (عمومی) در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد.</p>
<p style="text-align:justify">در ایننشست که تاریخ ایران در دوره منوچهر پیشدادی واکاوی شد، موضوع واگذاری بخشی از شرق ایران توسط منوچهر شاه به زال، به روش علمی و حقوقی تشریح و ناگفتههایی از شاهنامه که تاکنون بیان نشده بود، بیان شد.</p>
<p style="text-align:justify">محمد رسولی در ایننشست گفت: با روشهای علمی میان رشتهای متوجه میشویم، کشور ما ایران در آن دوران از نظر شکل دولت، که در دانشگاههای امروز در قالب درس «اشکال دولت و کشور» تدریس میشود، کشوری تکبافت یعنی دولت بسیط اما از نوع تک بافت پیچیده بوده که ویژگیهای چنین دولتی در حقوق عمومی و علوم سیاسی عبارتاند از: ۱. اعمال قدرت سیاسی توسط دولت مرکزی ۲. وجود یک قانون اساسی برای کل کشور پهناور آن روز ایران زمین ۳. وجود انواع وحدت، یعنی وحدت ساختار، وحدت جماعت (شمول تصمیمات فرمانروایان بر کلیه گروههای انسانی به طور تساوی) و ۴. وحدت سرزمین (تبعیت سراسر قلمرو کشور از قدرت دولت به طور یکسان و کامل).</p>
<p style="text-align:justify">وی افزود: از توجه به شاهنامه که کتاب روایتگر تاریخ ایران است به خوبی دریافته میشود که همیشه و همچنان مناسبترین شکل دولت (به معنای اعم دولت) برای ایران، نوع یکپارچه و متمرکز آن است و ایرانیان ده هزار سال است با این روش مناسب به بقای خود ادامه داده و به رشد تمدن بشری کمک شایانی کردهاند.</p>
</p></div>
<p><br />
<br />منیع: خبرگزاری مهر</p>
]]></content:encoded>
</item>
</channel>
</rss>
If you would like to create a banner that links to this page (i.e. this validation result), do the following:
Download the "valid RSS" banner.
Upload the image to your own server. (This step is important. Please do not link directly to the image on this server.)
Add this HTML to your page (change the image src
attribute if necessary):
If you would like to create a text link instead, here is the URL you can use:
http://www.feedvalidator.org/check.cgi?url=https%3A//www.backlinkbing.ir/feed